تونل ماچ (طنزی از سید ابراهیم نبوی)
یک روز احمدینژاد و آقای کروبی و خانم گوهرالشریعه دستغیب داشتند برای افتتاح یک تونل جدید مترو میرفتند.اتفاقا هدیه تهرانی هم بهعنوان نماینده هنرمندان با آنها بود.در همین موقع قطار وارد تونل شد و همه جا تاریک شد.
اول صدای یک ماچ آمد و بعد صدای خوردن یک سیلی محکم!
قطار از تونل بیرون آمد و احمدی نژاد صورتاش را که بهدلیل خوردن سیلی سرخ شده بود،با دستاش پنهان کرده بود! همه زیر چشمی بههم نگاه کردند و هیچکس هیچ حرفی نزد.
گوهرالشریعه دستغیب با خودش فکر میکرد: این احمدینژاد احمق میخواسته هدیه تهرانی را ببوسد، او هم با سیلی زد توی صورتاش.
هدیه تهرانی با خودش فکر میکرد: این احمدینژاد احمق میخواست منرا ببوسد،اما اشتباها گوهرالشریعه دستغیب را بوسید،او هم با سیلی زد توی گوشاش.
احمدینژاد داشت با خودش فکر میکرد: این حاج آقا کروبی هدیه تهرانی را بوسیده، او هم فکر کرد من او را بوسیدم و محکم زد توی گوش من.
آقای کروبی هم داشت با خودش فکر میکرد: اگر وارد یک تونل دیگر بشویم،دوباره صدای بوسیدن در میآورم و یک سیلی محکم دیگر میزنم توی گوش احمدی نژاد.
پ.ن:همينروزهاست كه رقابت انتخاباتي احمدينژاد و كروبي ديدنيتر شود...
